آغاز اکران آثار منتخب هجدهمین جشنواره سینما حقیقت در سینما ویلاژتوریست مشهد + جدول اکران پوستر جشنواره چهل و سوم فیلم فجر اصلاح می‌شود آغاز فصل دوم برنامه برمودا + زمان پخش یک خبرنگار تئاتر درگذشت + علت اختتامیه بیست‌وششمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی خراسان رضوی برگزار شد همه چیز درباره فصل دوم بازی مرکب ( اسکوییدگیم ) + بازیگران و تریلر و خلاصه داستان هوش مصنوعی باید در خدمت هنر باشد | گفت‌و‌گو با علیرضا بهدانی، هنرمند برجسته خراسانی هوران؛ اولین رویداد گفت‌و‌گو محور بانوان رسانه در مشهد| حضور بیش از ۵۰ صاحب‌نظر در حوزه زنان+ویدئو نگاهی به آثاری که با شروع زمستان در سینما‌های کشور اکران می‌شوند شهر‌های مزین به کتاب | معرفی چند شهرِ کتاب در جهان که هرکدام می‌تواند الگویی برای شهرهای ما باشد معرفی اعضای کارگروه حقوقی معاونت هنری وزارت ارشاد + اسامی واکنش علی شادمان، بازیگر سینما و تلویزیون، به رفع فیلترینگ + عکس چرا فیلم علی حاتمی پوستر فجر شد؟ صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳ فیلم‌های آخرهفته تلویزیون (۶ و ۷ دی ۱۴۰۳) + زمان پخش و خلاصه داستان پوستر چهل و سومین جشنواره فیلم فجر را ببینید + عکس «فراهان» با نوای اصیل ایرانی در مشهد روی صحنه می‌رود
سرخط خبرها

گفتگو با شادی غفوریان، نمایشنامه نویس برگزیده جشنواره ملی تئاتر رضوی | تکرار کلیشه ها، آفت تئاتر رضوی است

  • کد خبر: ۱۶۸۴۴۰
  • ۲۰ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۹
گفتگو با شادی غفوریان، نمایشنامه نویس برگزیده جشنواره ملی تئاتر رضوی | تکرار کلیشه ها، آفت تئاتر رضوی است
شادی غفوریان نمایشنامه نویس، بازیگر و کارگردان شناخته شده تئاتر مشهد است که نمایشنامه «ترمز اضطراری» او در شانزدهمین جشنواره ملی تئاتر رضوی حضور داشت و این نمایش برگزیده شد.

الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ شادی غفوریان نمایشنامه نویس، بازیگر و کارگردان شناخته شده تئاتر مشهد است که تجربه بیش از بیست سال نویسندگی و کارگردانی را در کارنامه خود دارد. او امسال با نمایشنامه «ترمز اضطراری» به کارگردانی بهاره فاضلی راد در شانزدهمین جشنواره ملی تئاتر رضوی حضور داشت و این اثر به عنوان نمایش برگزیده شناخته شد.

نمایشنامه «ترمز اضطراری» توانست برگزیده بخش نمایشنامه نویسی رضوی شود و در بخش صحنه‌ای نیز رتبه دوم را به دست بیاورد. این نمایشنامه داستان یک گروه از دختران ورزشکار را روایت می‌کند که برای مسابقه‌ای با قطار عازم مشهد هستند، اما کاپیتان تیم در میانه راه ناپدید می‌شود و قضاوت‌هایی درباره او در میان اعضای تیم شکل می‌گیرد.

بخشش و گذشت به عنوان یکی از آموزه‌های اخلاقی رضوی، درون مایه اصلی این نمایش است که غفوریان سعی کرده است در اثری اجتماعی از آن بهره بگیرد. او می‌گوید نمایشنامه نویسی با مضامین رضوی گرفتار کلیشه‌هایی شده است که دوری از آن‌ها به نحوه روبه رویی هنرمند با این مضامین و خلاقیت او بستگی دارد.
گفت وگوی شهرآرا با نمایشنامه نویس مطرح تئاتر مشهد را می‌خوانید.

نمایشنامه «ترمز اضطراری» سوژه‌ای زنانه دارد و با گروهی از بانوان روی صحنه رفته است. این اثر جدید شما چقدر از تجربیاتتان نشئت گرفته است؟

این نمایشنامه براساس خاطرات یکی از خدام کاروان «زیر سایه خورشید» نوشته شد. چند سال پیش یک کارگاه بازیگری ویژه بانوان در مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس برگزار شد که من مسئول اجرایی آن بودم. در انتهای آن کارگاه، قرار بود هنرجویان در نمایشی برای اولین بار روی صحنه بروند. همه بازیگران زن بودند. من برای نگارش متنی متناسب با آن دوره چند فاکتور را باید رعایت می‌کردم که در ابتدا برایم خیلی دشوار بود، چون در نگارش محدودم می‌کرد.

اول اینکه باتوجه به تعداد افراد حاضر در کارگاه باید کاراکتر طراحی می‌کردم و دوم اینکه همه بازیگران باید زن می‌بودند و سوم اینکه می‌بایست مضمونی رضوی را در آن لحاظ می‌کردم. در ابتدای کار این محدودیت‌ها نگارش را سخت کرده بود، ولی شروع به مطالعه و تحقیق که کردم، به یکی از خاطرات خدام «زیر سایه خورشید» رسیدم و دیدم ظرفیت خوبی برای نگارش دارد. به لطف حضرت رضا (ع) «آنِ» نگارشی در متن اتفاق افتاد و در نهایت وقتی نگارش متن تمام شد، نتیجه خوبی داشت و من به عنوان نویسنده توانستم با آن ارتباط برقرار کنم و کار را دوست داشتم.

نمایشنامه‌هایی با مضامین رضوی چه ویژگی‌هایی باید داشته باشند؟

من خیلی قائل به این نیستم که نمایشنامه‌های رضوی از دیگر حوزه‌ها متفاوت اند. محتوا‌های مرتبط با امام رضا (ع) می‌توانند در همه نمایش‌های اجتماعی جاری باشند. یک پیام اخلاقی ضمنی می‌تواند یک نمایشنامه را رضوی بکند و لزوما کلیشه‌هایی که در ذهن همه ما جا افتاده است، رضوی بودن یا نبودن یک نمایشنامه را تعیین نمی‌کند. پیام زیرمتن یک نمایشنامه می‌تواند یک کار را صددرصد رضوی کند، درحالی که به ظاهر ممکن است قالب کلیشه‌ای کار‌های رضوی را که در ذهن عموم مردم یا حتی متخصصان این امر جای گرفته است، نداشته باشد. این هنر نویسنده و کارگردان است که چگونه این کلیشه‌ها را کنار بگذارد.

تمایز کلیشه شدن یا نشدن در چیست و چطور می‌توان در آثاری با مضمون رضوی از این کلیشه‌ها دوری کرد؟

در آثار مضمونی مانند مضامین رضوی یا دفاع مقدس، فرمول‌های ثابتی وجود داشته اند که مدام تکرار شده اند، ولی تکرار شدن آن‌ها ضرورتا به این معنی نیست که آن فرمول‌ها درست کار می‌کنند یا نتیجه و کارکرد مثبتی دارند. ممکن است کارکردشان به خاطر کلیشه شدنشان منفی شده باشد. روبه رویی هنرمند با آن فرمول مهم است؛ اینکه از چه زاویه‌ای به آن مضمون نگاه کند.

فکر می‌کنید این فرمول‌ها در ذهن مخاطب هم رسوب کرده اند و سلیقه او را شکل داده اند؟

یکی از اولین کلیشه‌ها در مضامین رضوی، مربوط به شفاگرفتن است. ممکن است استفاده از مضمون شفا در ذات خود ایرادی نداشته باشد. شفا یک پدیده ماورایی است که در همه ادیان وجود دارد و با نگاهی که ما به ساحت قدسی امام رضا (ع) داریم، اتفاق هم می‌افتد.
اما آن قدر این مضمون با یک فرمول تکراری دست مایه خلق آثار مختلف قرار گرفته که باعث شده است قصه در ذهن مخاطب به راحتی لو برود؛ یا استفاده از نماد‌هایی مانند کبوتر و آهو بسیار تکراری شده اند. وقتی مخاطب بتواند اثر را پیش بینی کند، دیگر کارکرد آن فرمول به صورت عملی از بین رفته است و باعث می‌شود کار را دنبال نکند، آفتی که در کار‌های مضمونی -که دارای فرمول‌های ثابتی هستند- همین است.

برای اینکه بتوان محتوای نمایش‌های امام رضایی را به روز و از این کلیشه‌ها دوری کرد، پیشنهاد شما به عنوان نمایشنامه نویس چیست؟

اینکه خلاقیت‌هایی به کار برده شوند که مطابق با کلیشه‌های قبلی نباشند؛ اینکه این خلاقیت‌ها چگونه باشند، به نحوه روبه رویی هنرمند با مضمون بستگی دارد. من خیلی نمی‌توانم بگویم هنرمند از کدام سمت باید به یک مضمون نزدیک شود.

فکر می‌کنید لازمه آن تحقیق و مطالعه بیشتر نمایشنامه نویس روی احادیث و روایات مربوط به امام رضا (ع) است؟

محتوای ثابتی مانند حدیث و سیره داریم. قطعا مفاهیم شفا و ارتباطات معنوی با امام رئوف (ع) را هم در آثار خلاقانه نمی‌توانیم نادیده بگیریم، اما نحوه روبه رویی و چگونگی نزدیک شدن ما به آن مفاهیم اهمیت دارد. امام رضا (ع) حدیثی دارد با این مضمون که دوستی با مردم نیمی از خرد است. اینکه منِ نویسنده چطور این حدیث را پردازش کنم، مهم است. چطور این حدیث باید از فیلتر ذهنی من بگذرد که کارکرد منفی کلیشه‌ای در آن وجود نداشته باشد، اما درعین حال از کارکرد مثبتش بتوانم استفاده کنم. این هم به خلاقیت هنرمند برمی گردد، هم به میزان مطالعه او. در واقع در پاسخ به این سؤال باید بگویم: بله، قطعا تحقیق و مطالعه روی چگونگی تولید اثر تأثیر می‌گذارد.

استفاده مکرر از کلیشه ها، جایگاه تئاتر رضوی را در میان گونه‌های تئاتر مشهد در کجا قرار داده است؟

البته نمود آثار نمایشی رضوی در مشهد باز هم نسبت به شهر‌های دیگر بیشتر است، به این دلیل که حرم امام رضا (ع) در مشهد قرار دارد. حضور این ساحت قدسی در خلق وخوی مردم و در نگاهی که هنرمندان این شهر به هنر دارند، بی تأثیر نیست.

یعنی در کمیت تأثیر گذاشته است؟

فکر می‌کنم در کیفیت هم بی تأثیر نبوده است. شاید روبه رویی من به عنوان هنرمندی که در مشهد زندگی می‌کنم با داستان‌ها و تجربه‌هایی مرتبط با مضامین رضوی بیشتر باشد. برای مثال، من به عنوان نویسنده‌ای مشهدی ممکن است زائران بیشتری را ببینم. این روبه رویی تجربه بیشتری را در من تولید می‌کند؛ چون بیشتر می‌توانم ببینم و بشنوم و از تجربه‌های زیستی زائران بیشتر استفاده کنم. این دست مایه برای من از لحاظ کمی و کیفی بیشتر است.

آیا همان قدر که تئاتر اجتماعی جدی است، تئاتر رضوی جدی گرفته می‌شود؟

کاش برای این نتیجه ریل گذاری بشود. نمی‌گویم ریل گذاری اشتباه است، ولی مثل این است که بگوییم آیا تئاتر دینی با تئاتر اجتماعی فرق دارد؟ به نظرم تئاتر رضوی خیلی جامع‌تر است. یعنی تئاتر رضوی می‌تواند تئاتر اجتماعی هم باشد؛ برای مثال تئاتر «ترمز اضطراری» یک تئاتر کاملا اجتماعی با مضمون بخشش و گذشت است. این یک مفهوم اجتماعی است که زیر مجموعه تئاتر رضوی هم قرار می‌گیرد.

ولی قبول دارید که این نوع تئاتر بیشتر برای جشنواره‌ها تولید می‌شود و نه برای اجرای عمومی؟

خیلی با قطعیت نمی‌توانم این را بگویم؛ چون مثال نقضش را هم زیاد دیده ام. اما ممکن است در بعضی موارد این طور باشد. شاید یکی از دلایلش این است که خیلی از کار‌های مضمونی از سوی سازمان‌ها حمایت می‌شوند و همین موضوع این تلقی را ایجاد می‌کند که این‌ها جشنواره‌ای هستند؛ ولی «ترمز اضطراری» می‌تواند یک کار مستقل تلقی شود که درعین حال عرض ارادتی هم به امام رضا (ع) دارد.

به نظر شما چقدر به وضعیت تولید نمایشنامه در مشهد اهمیت داده می‌شود؟ چرا بیشتر کارگردان‌ها تمایل دارند از متون خارجی بومی شده استفاده کنند تا اینکه بخواهند به یک نمایشنامه نویس سفارش بدهند؟

موضوع نگارش نمایشنامه خیلی مهجور است. موضوع این است که نوشتن امری خیلی شخصی است و ضعف آموزش وپرورش استعداد‌ها در این حوزه در ایجاد شرایطی که گفتید، بی تأثیر نیست. اما درعین حال خیلی هم نمی‌توان آکادمیک با آن برخورد کرد. دوره‌های آموزش نمایشنامه نویسی نیز خیلی موردتوجه واقع نشده اند. برای مثال در تئاتر مشهد یا هرجای دیگری تعداد عکاسان خیلی بیشتر از نمایشنامه نویسان است؛ یعنی عکاسی تئاتر بیشتر مورد استقبال قرار می‌گیرد یا دیگر رشته‌های مرتبط با تولید یک نمایش. یعنی هم آموزش آن سخت‌تر است، هم ممکن است استعداد در آن کمتر باشد. تعداد افراد علاقه‌مند به یادگیری در این حوزه هم کمتر است. وقتی تعداد نمایشنامه نویسان نسبت به دیگر هنرمندان تئاتر کمتر باشد، ممکن است کارگردانی ترجیح دهد از یک متن آماده استفاده کند تا اینکه خود را درگیر نویسنده کند.

چقدر فکر می‌کنید این شرایط ناشی از ارزش گذاری نامناسب در این حوزه باشد؟

این موضوع وجود دارد. اگر بخواهید یک پوستر تئاتر سفارش بدهید، یا خدمات گریم بگیرید، معیار قیمت مشخصی وجود دارد، ولی در مورد نمایشنامه قاعده مشخصی وجود ندارد و آنچه هست هم به روز نیست و بیشتر توافقی است. برای بسیاری از مردم جا نیفتاده است که یک نویسنده هم معاش دارد و آن متنی که می‌نویسد، فقط حاصل یک یا چند ماه نوشتن او نیست و حاصل یک عمر زیست نویسندگی اوست.

باوجوداین خیلی از منتقدان مشکل اصلی تئاتر را در ضعف نمایشنامه می‌دانند.

چنین نقدی وجود دارد، ولی هنوز خیلی از زیرساخت‌های رفع این مشکل ایجاد نشده است. در حرف خیلی گفته می‌شود که باید به نمایشنامه بها داده شود، اما هنوز نویسندگی در تئاتر کشور به جایگاهی که باید نرسیده است. نمایشنامه همچنان مورد کم لطفی قرار می‌گیرد و این مهجور بودن وجود دارد.

به نظرتان راه چاره چیست؟

به عنوان نویسنده واقعا گاهی وقت‌ها نمی‌دانم باید چه کار کنم. مثلا گروهی با من تماس می‌گیرند و می‌گویند برای کارشان احتیاج به متن دارند، ولی هزینه پرداخت متن را ندارند که خب، می‌مانم چه بگویم. شاید این به فرهنگ سازی نیاز دارد که بابت نوشتن یک متن هم مانند هر خدمت دیگری باید هزینه بدهیم. ممکن است از هنرمندان تازه کار و دانشجویان انتظاری نداشته باشم، ولی در سطوح بالاتر و در میان مدیران سازمان‌ها این توجه به نویسندگی باید وجود داشته باشد. در این صورت شاید در زیرلایه‌های هنرمندان هم این موضوع جا بیفتد.

بسیاری از نمایشنامه هایتان چاپ شده اند. فکر می‌کنید نشر نمایشنامه می‌تواند به بهبود این شرایط کمکی کند؟

به نظرم خیلی فرقی ندارد که متن چاپ شده باشد یا نه. اتفاقا وقتی چاپ می‌شود، باز با مسئله حقوق مؤلف روبه رو می‌شوید. حتی اگر نمایشنامه نویسنده‌ای چاپ هم بشود، دلیل بر این نمی‌شود که حقوق مادی و معنوی اش رعایت شود؛ چه بسا حقوقش بیشتر پایمال شود. یعنی چاپ شدن یک اثر ضامن حفظ حقوق مادی و معنوی نویسنده اثر نیست.

بنابراین نشر کتاب‌های نمایشنامه چه کارکردی می‌تواند داشته باشد؟

اینکه به عنوان یک نویسنده شناخته می‌شوید. ضمن اینکه در حوزه آموزش هم می‌تواند کمک کننده باشد، ولی ضرورتا دریافتی مالی برایت به همراه ندارد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->